الهی درد تو درمان بگیرد
تمام هستی ات سامان بگیرد
بسوزد ریشه آلامت امروز
غم هجر رخت پایان بگیرد
رسد عاشق دلی بر آرزویی
می نابی پر و پیمان بگیرد
بتابد مهرتان بر عالم دهر
همه هستی گل و ریحان بگیرد
معطر گردد این عالم ز بویت
نشان حضرت رحمان بگیرد
خم ابرویت ای آیلارا بنزه ر
خدنگ از مژه ات بر جان بگیرد
زند بر قلب ویرانم چو تیری
دلم از دیده ات درمان بگیرد
نگاهت بر من افتد آسمانی
شود این دل غم هجران بگیرد
بسوزد هستی ام را سوز عشقت
چو صوتی قاری قرآن بگیرد
مصفا گردد از عشقی الهی
تن وجان از دلت فرمان بگیرد
مخور غم نازنین تنها غم عشق
بود آسان بر این سلطان بگیرد.
۱۳۹۸.۱۰.۱۰ ۰۹:۴۰ "یسار"
درباره این سایت